منشور اخلاقی امام خمینی در مدیریت
با نگاهی دقیق و عمیق به نحوه رفتار مدیریتی امام خمینی (ره) میتوان گفت که اندیشه و عمل مدیریتی امام منطبق بر نظریات دانشمندان علم مدیریت و نحوه رفتار آن حضرت براساس اخلاق و احساس تعهد دقیق و عمیق دینی بود.
بر این اساس، عنایت به نحوه مدیریت رهبر فقید انقلاب اسلامی در جایگاه مدیریت قابل تامل و تعمق است.
نویسنده مطلب کوشیده است نگاهی اجمالی به منشور اخلاقی امام خمینی در مدیریت داشته باشد. اینک مطلب را که از مجله دین و سیاست شماره ۱۱ و ۱۲ گرفته شده با هم از نظر میگذرانیم: انواع مدیریت سیاسی امام خمینی (ره)
در حیات سیاسی امام خمینی (ره)، سه نوع مدیریت ویژه قابل تبیین است که بنا به شرایط و مقتضیات از سوی ایشان اعمال میشد:
۱- مدیریت مبارزه
این نوع مدیریت معطوف به انقلابیگری است که حول سه محور ایمان، اتحاد و ایدئولوژی، با رهبری و مدیریت امام در یک پروسه زمانی از آغاز حیات سیاسی او شروع شد. مدیریت بر نفس، اولین مرحلهای بود که امام آن را به عنوان اولین اصل مدیریت انتخاب کرده بودند. در مرحله دوم امام، رهبری و هدایت نیروهای انقلابی را عهده دار شدند. (از ۱۵ خرداد ۴۲ تا ۱۳ آبان ۴۳) وقتی رژیم پهلوی پی به وجود رهبری اثربخش و بیبدیل امام برد تصمیم به تبعید ایشان گرفت با این وجود امام مدیریت و هدایت مردم مبارز را از طرق مختلف ادامه دادند که مهمترین آن، تبیین ایدئولوژی حکومت اسلامی و ولایت فقیه در قالب درسهای حکومت اسلامی به عنوان الگوی جانشین بعد از فروپاشی رژیم طاغوت بود. (از ۱۳ آبان ۴۳ تا یک آبان ۵۶) با اعلام فضای باز سیاسی جهانی و تحولات اجتماعی در ایران که منجر به تشدید مبارزات انقلابیون گردید اما مبارزات را رهبری میکردند. (تا سال ۵۷)
۲- مدیریت بحران
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷، دشمنان داخلی و خارجی از یک سو در جهت خاموش کردن و کاستن شتاب پیشرفت انقلاب، با بهره گیری از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری، با ایجاد ناامنی، آشوب، کودتا، تفرقه افکنی در صف انقلابیون اعم از حاکمان، مردم و گروههای مبارز، تحریم اقتصادی، حمله نظامی، عملیات روانی و… بحران آفرینی نموده و از سویی دیگر اختلاف سلایق و گرایشات جریانهای انقلابی منجر بروز شرایط دفعی فقدان تصمیم گیری گردیده و به شکل گیری بحرانهای تهدیدآمیزی را در پی داشته است؛ امام با هوشمندی و اعتماد به نفس و با استعانت از قدرت بیمنتهای الهی و با پشتیبانی مردم متدین موفق به اداره این بحرانها گردیدند.
۳- مدیریت راهبردی
امام براساس جهان بینی اسلامی به انقلاب مینگریستند و آن را محدود و محصور در مرزهای ایران نمیدانستند و در جهت احیای امت اسلامی (جامعه سازی) و ساختن حکومت الگو وام القری (دولت سازی) برای جهان اسلام و سایر کشورهای آزادیخواه و مستضعف از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. تاسیس نهادهای انقلابی جهت تقویت انتظام، وفاق، امنیت، اقتدار ملی و معنوی، رفاه اقتصادی، رشد علمی و صنعتی و… از یکسو و اصلاح نهادهایی مثل صدا و سیما، دانشگاه، رسانههای گروهی، مطبوعات، ارتش، نیروی انتظامی و… جهت ساماندهی اجتماعی فرهنگی و… از سوی دیگر از جمله چنین اقداماتی است.
مدیریت مبارزه دوران قبل از انقلاب را شامل میشود و دوگونه دیگر به دوران حکومتداری امام بعد از انقلاب اسلامی برمی گردد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، و استقرار نظام جمهوری اسلامی، امام با دو نوع مدیریت بحران و مدیریت راهبردی به حل و فصل مشکلات و چالشها و اداره جامعه اسلامی پرداختند ایشان ریشه مشکلات جوامع را فقدان تهذیب و تزکیه میدانستند و تصریح کردند که اکثر مشکلات جامعه از آخوندهای نامهذب دانشمندان سازنده سلاح مخرب و دانشمندانی است که توسط بیگانگان تطمیع میشوند. دانش و علم دین اخلاق را مضر به حال بشریت میدانستند و تاکید میکردند که اگر علم درخدمت قدرت و امیال (شهرت، شهوت، طمع ورزی و…) قرارگیرد. سقوط وتباهی جامعه را به همراه خواهد داشت. اگر سیاست مداری بر طریق اخلاق نباشد. او چاقوکش ازکار درمی آید. (صحیفه ج ۱۸، ۱۷۵).
تصمیمات امام، ترجمان آیات و روایات و سنت پـیامبر ائمه بوده که پس از نزدیک یک قرن تعلیم و تعلم و تزکیه و تهذیب و فراگیری و تدریس شاخههای مختلف اعم ازفلسفه، عرفان، فقه اصول، اخلاق و… تحقق یافته بود. (عیوضی پیشین) و همه حوزهها برای کسب معرفت دینی نزدیک به هم درتحقق شخصیت جامع امام، موثر و شکل دهنده بودند و سیر مراحل شکل گیری عمل امام مبتنی بر آن بوده است.
دیدگاههای امام درحوزههای مختلف تاثیر داشتند. مثلا تاثیر عرفان در مدیریت امام به این نحو بود که ایشان درقدم اول، بهبود وضعیت مسلمین را یقظه و بیداری میدانستند (صحیفه، ۱۸، ۱۷۵).
نهضت آزادی
امام از همان بدو ورود و تشکیل دولت موقت، اسلام را خط قرمز قرارداده و تصمیم گیریهای خویش را برمبنای آن قرارداده بودند. ایشان پس از اینکه ماهیت لیبرالیستی نهضت آزادی نزد مردم روشن شد. تصریح کردند که عدم آشنایی و اطلاع نهضت آزادی به اسلام و فقه اسلامی موجب گمراهی میشود. از این رو، برخورد با آنان را لازم دانسته و برعدم رسمیت آن تاکید کردند. (گونهشناسی بحرانها، ۴۳).
دولت موقت
شیوه امام دربرخورد با دولت موقت تا افشا شدن ماهیت آن روشی براساس حمایت، تعقیب و مراقبت ضمن نظارت بر آن بود که تذکرات لازم را میداند ولی مهمترین مساله حرکت در راه اسلام اصیل بود که با احدی بر سرآن معامله نمیکردند (همان، ۳۸).
جنگ تحمیلی
حضرت امام (ره) در جنگ تحمیلی، برای مقابله با متجاوزان بعثی، مردم را برای دفاع از سرزمین و کیان اسلامی به عنوان یک تکلیف شرعی بسیج نموده و بیشترین موفقیتهای جنگ ۸ ساله به وسیله مردمی به دست آمد که با اعتقاد به اسلام، به عنوان یک تکلیف شرعی و دینی در پاسخ به صدور جهاد توسط نائب امام زمان (عج) به جبهههای نبرد حق علیه باطل آمده بودند و حتی ارگانهای دولتی را نیز در پیام ۷ مادهای خود، موظف شرعی کردند که از مخالفت بپرهیزند تا دشمنان بهره برداری نکنند. (صحیفه ۱۳، ۲۲۸)
امام با عنایت به اینکه این جنگ را جنگ بین دو کشور ندانستند و یک جنگ عقیدتی خواندندپیامی خطاب به ملت و ارتش عراق نیز صادر کرده و با آنان اتمام حجت کردند. (کمتر از یک ماه، هفت مرتبه ملت و ارتش عراق را به طور مستقیم مورد خطاب قرار دادند) (درودیان، ۱۳۸۰، ۵۸) ایشان برجستهترین هدف اساسی جنگ را دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام ذکر کردند. (صحیفه، ج۲۱، ۹۶) دین محوری و اسلام گرایی امام نه تنها در مرزهای ایران محدود نشده بود بلکه تمام بشریت و ابرقدرتها را نیز به اسلام دعوت کردند. ایشان در نامه تاریخی خود به گورباچف تصریح کردند:
از شما میخواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص کنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهای والاو جهان شمول اسلام است که میتواند وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد. (روزها و رویدادها، ۳۳۷)
امام از همان بدو ورود به ایران وقتی فهمیدند که کمیته استقبال تشکیل شده و میخواهند فرودگاه را فرش کنند و ایشان را با چرخبال به بهشت زهرا ببرند، فرمودند: «مگر میخواهند کوروش را وارد ایران کنند؛ من میخواهم در میان امتم باشم و همراه آنان بروم ولو پایمال شوم.» (رجایی، ۱۱۰)
کودتای نوژه
امام در شب کودتای نوژه مورخه ۱۹/۴/۱۳۵۹، علی رغم اطلاع از آن و اینکه ممکن است محل سکونتش بمباران شود، منزل خود را ترک نکرد و این خبر نه تنها هیچ تاثیری در زندگی روزمرهاش نمیگذاشت بلکه او را در تصمیم بر ادامه راه جدیتر و مستحکمتر میکرد (گونهشناسی بحرانها، ۱۳۸۱، ۱۰۵)
حزب خلق مسلمان
امام در موضع گیری مهم در برابر غائلهای که حزب خلق مسلمان آذربایجان به راه انداخته بود در ۱۸ آذرماه ۱۳۵۸، اعلام کردند: «… ما نمیخواهیم که برادرکشی شود… ما اگر یک روز به مردم بگوییم، خود مردم آذربایجان کار را اصلاح میکنند». (صحیفه، ۱۰، ۲۶۶)
موج ترورهای اوایل انقلاب
او دربرابر موج ترورهای شخصیتهای برجسته نظام از جمله در دیدار با خانواده شهید مفتح فرمودند:
این شهادتها دنباله آن شهادتهایی است که در اسلام از اول تا حالاواقع شده است. مذهب تشیع مذهب شهادت است از اول با شهادت تحقق پیدا کرده است و با شهادت ادامه پیدا کرده. (صحیفه، ج ۱۱، ۳۸۸).
خطاب به آقای سیدرضی شیرازی نیز تصریح کردند: جوانان ما از شهادت در راه هدف که همان اسلام است استقبال میکنند. (صحیفه ج۹، ۸۶)
آن حضرت در پاسخ به موج ترورهای اوایل انقلاب فرمودند: «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم». (صحیفه۷، ۱۸۲) در ۹ آذرماه ۱۳۵۸ در مصاحبه با خبرنگار مجله تایم در خصوص تسخیر لانه جاسوسی فرمودند: «عدم شناخت صحیح شما از مردم ایران موجب اشتباهات بسیاری است. ملت ایران به مناسبت ظلمهایی که از آمریکا دیده است نسبت به آمریکا کینه عجیبی دارد». (صحیفه، ج۱۱، ۱۶۱-۱۵۵) در مقابل محاصره اقتصادی کارتر و دولتش، ایشان فرمودند: «ما ملتی هستیم که به این گرسنگی خوردنها عادت کردیم». (همان، ۹-۳۸) و «این محاصره اقتصادی که خیلی از آن میترسند، من یک هدیهای میدانم برای کشور خودمان». (صحیفه، ۱۴، ۱۱۶-۱۱۴)
تشکیل ارتش بیست میلیونی
آن حضرت در مرحله اول جنگ، با تشکیل ارتش بیست میلیونی (مردمی)، اعتماد خویش به مردم را علنی کردند و مهمترین موضع راهبردی امام در جنگ مقاومت مردمی و همه جانبه بود و هنگام تشدید جنگ، خواستار حضور گسترده مردم شدند و در برابر جنگ شهرها، به دلیل تعهد به مردم مظلوم عراق، مقاومت کرده و از مقابله به مثل پرهیز کردند. (همان، ۷۰)
عرصه سیاست خارجی
امام (ره) در عرصه سیاست خارجی، نگاهی جهانی داشتند و اعتقاد به ارزشهای اسلامی را مبین نوعی احساس مسئولیت نسبت به جامعه جهانی تلقی میکردند. تاکید بر نفی ظلم و ظلم پذیری، نفی سلطه و سلطهگری و نفی سکوت و برخورد انفعالی از مبانی فکری امام بوده و کرارا میفرمودند که: «انقلابمان را به تمام دنیا صادر میکنیم» بر خلاف نظر لیبرالهای دولت موقت که با صراحت اعلام کردند ما قصد صادر کردن انقلابمان را نداریم. (باقری، ۱۳۷۹-۱۸-۱۷)
استراتژی صفاتی امام خمینی در مواجه با بحران
تبلور تعهد در نگرش امام (ره)
تعهد امام به حوزههای سه گانه دین، جامعه و نفس، منجر به شکل گیری یک مثلث اساسی در نگرش امام میشود. ثمره تعهد به دین، تکلیف گرایی است و تعهد به جامعه، نظریه مصلحت را شکل میدهد و تعهد به نفس منجر به آرامش روحی و روانی امام میگردد.
تکلیف گرایی
حضرت امام (ره) با الهام از آموزههای قرآنی که هدف بعثت انبیاء را برقراری عدالت میدانند، سیاست را وسیلهای برای رسیدن به عدل به حساب میآورد. «عهده دار شدن حکومت فی حد ذاته،شان و مقامی نیست بلکه وسیله انجام وظیفه اجرای احکام و برقراری نظام اسلام است». (خمینی (ره) ۱۳۷۹، ۴۴)
در جایی دیگر در یک موضع گیری تاریخی میفرمایند «ما مامور به انجام وظیفه و تکلیفیم نه حصول نتیجه». (کلمات قصار، ۱۳۷۴، ۵۰)
امام (ره) با تاثیر ازنهضت سیدالشهداء (ع) تاکید داشتند: «سیدالشهداء (ع) و اصحاب او آموختند تکلیف را؛ فداکاری در میدان و تبلیغ در خارج میدان». (صحیفه، ۱۷، ۵۹)
او استراتژی مدیریتی خویش را با الهام از تکلیف گرایی قرآن و سیدالشهداء (ع) اتخاذ کرده و توجیه قواعد عرفی «نادرستی مبارزه اقلیت در برابر اکثریت» را به شدت رد میکردند. سیاست مداری از نظر امام یک شغل نبوده بلکه یک وظیفه است. (سادات نقوی، سایت امام خمینی (ره))
آرامش روحی
حضرت امام (ره) با نیروی الهی اعتماد به نفسی که داشتند در موضع گیریهای خویش در برابر بحرانیترین حوادث و شرایط، خونسردی و آرامش خود را چنان حفظ میکردند که در پارهای مواقع اسباب شگفتی میشد.
وقتی خبر شهادت حاج آقا مصطفی (ره) (فرزند ارشد امام که خیلی محبوب امام بودند) به ایشان رسید، امام در پیامی به ملت ایران فرمودند: «این طور قضایا مهم نیست. خیلی پیش میآید. برای همه مردم پیش میآید… یک الطاف خفیهای خدای تبارک و تعالی دارد که ماها علم به آن نداریم…». (صحیفه، ۱، ۲۵۵) ایشان حتی در مراسم تشییع و خاک سپاری هم شرکت نکردند و شب هنگام پس از زیارت حرم مطهر حضرت علی (ع) بر سر مزار فرزندش رفته و با چهرهای باز و آرام نخست برای یکایک عالمان مدفون در آن مقبره، اعلام قرائت فاتحه کردند و در پایان از حاضران خواستند برای مصطفایش طلب مغفرت کنند و در حالی که همه چشمها گریان بود، در پایان بدون کوچکترین آزردگی و گرفتگی از حاضران تشکر و از آنجا بیرون رفتند. (روزها و رویدادها، ۳، ۱۳۷۷، ۴-۱۲۳)
واقع گویی
ایشان بر واقع گویی به مردم تاکید داشتند و بارها به مسئولین، وزرا و… لزوم گزارش دهی و گفتن واقعیات به مردم را جهت رفع ابهامات ضروری میدانستند. (همان، ۱۲۵) امام از انجام کارهایی که به ظاهر کوچک بود که مردم عادی و عوام انجام میدادند دریغ نمیکردند و هیچ وقت ادعا نمیکردند که این کار درشان من نیست. از من کارهای بزرگتر از این برمی آید. ایشان حتی از بسته بندی آجیل برای رزمندگان دریغ نمیکردند. (همان)
مدارا با مردم
امام (ره) همیشه با مردم مدارا میکردند. اگر مرتکب اشتباهاتی میشدند آنان را تذکر میدادند و درصدد جذب بودند: برخورد با بنی صدر، جبهه ملی، نهضت آزادی و… موید این مدعاست. ایشان حتی به بنی صدر پس از عزل از مقام ریاست جمهوری گفتند: شما توبه کن و یک قدم طرف خدا برو و پشت به هوای نفسانی کن، خداوند میپذیرد تو را، آبروی تو را اعاده میکند. (همان، ۳-۴۹۲) ایشان پس از قطع رابطه آمریکا با ایران، آن را طلیعه پیروزی خواندند و به نفع ملت مظلوم در برابر ظالمان آمریکایی خواندند (صحیفه، ۱۲، ۴-۲۳۳) و از آن برای ایجاد یاس و ناامیدی ملت ایران جلوگیری و به نفع وحدت و انسجام ملی بهره بردند. (گونهشناسی بحرانها، ۹۷)
ساده زیستی و دوری از تشریفات
از لحاظ ساده زیستی و دوری از تشریفات، هم خود مرد عمل بودند و هم کارگزاران را به شدت از اخلاق کاخ نشینی برحذر و زیستن همانند مردم عادی و متوسط را توصیه میکردند: «اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خداوند تبارک و تعالی میخواهد در جامعه ما محقق کند مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید». (صحیفه، ج۱۷، ۳۷۵) و اخلاق کریمه برای مسئولان را از جاهای دیگر بیشتر لازم میدانستند.
شایسته سالاری در مناصب حکومتی
امام به شایسته سالاری در مناصب حکومتی تاکید داشتند. فرمان ۸ مادهای خطاب به ستاد پیگیری تخلفات قضایی در ۱۵ دیماه ۱۳۶۱، و انحلال هیئتهای گزینش کشور اعلام کردند که هیئتهای جایگزین متشکل از افراد صالح، متعهد، عاقل، صاحب اخلاق کریمه، فاضل، متوجه به مسائل امور، بدور از تنگ نظری، تندخویی، مسامحه کاری، بدون ملاحظه روابط، به گزینش برای نیروهای مسلح وزارتخانهها، ادارات، موسسات آموزشی و غیرآموزشی اقدام شود. (همان، ۲۰-۲۱۹)
قاطعیت
قاطعیت حضرت امام (ره) چه در عرصه داخلی خطاب به مسئولان و کارگزاران (صحیفه، ج۹، ۲۸۵) برای حل مشکلات و چه به ابرقدرتها از جمله اسراییل، آمریکا (صحیفه، ۵، ۲۵۱ و ۲۹۷) و به دولتها (صحیفه، ۱۲، ۳۳) و به کشورهای تحت ستم (همان، ۱۴۷) ناشی از اعتماد به نفس امام و ضرورت انقلاب درونی انسانها و کشاندن آن به عرصه مقابله با استعمارگران بود.
امام در پیامی به مناسبت شهادت سیدمحمد علی قاضی طباطبایی (ره) فرمودند: «ما باید از کنار این وقایع، با تصمیم و عزم و خونسردی نگذریم و به راه خود که راه جهاد فی سبیل الله است ادامه دهیم.» (صحیفه، ۱۸، ۲۳۰)
دوری از حب نفس
او به تمامی مسئولان برای دوری از حب نفس، به عنوان ریشه تمامی مشکلات، سخنان ایشان در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر (صحیفه، ج۱۲، ۲و۱۴۱) و حتی پیام پس از عزل وی (صحیفه، ج۱۴، ۴۸۲) نیز بر ضرورت دوری از هوای نفس تاکید کردهاند.
(منبع: منشور اخلاقی امام خمینی در مدیریت، ابوالحسن حسینزاده، روزنامه کیهان، ۱۸/۳/۱۳۸۸)
۱۲ بهمن ۱۳۹۱
استراتژی مدیریتی امام (ره) در مواجه با بحران ها
منشور اخلاقی امام خمینی در مدیریت
با نگاهی دقیق و عمیق به نحوه رفتار مدیریتی امام خمینی (ره) میتوان گفت که اندیشه و عمل مدیریتی امام منطبق بر نظریات دانشمندان علم مدیریت و نحوه رفتار آن حضرت براساس اخلاق و احساس تعهد دقیق و عمیق دینی بود.
بر این اساس، عنایت به نحوه مدیریت رهبر فقید انقلاب اسلامی در جایگاه مدیریت قابل تامل و تعمق است.
نویسنده مطلب کوشیده است نگاهی اجمالی به منشور اخلاقی امام خمینی در مدیریت داشته باشد. اینک مطلب را که از مجله دین و سیاست شماره ۱۱ و ۱۲ گرفته شده با هم از نظر میگذرانیم: انواع مدیریت سیاسی امام خمینی (ره)
در حیات سیاسی امام خمینی (ره)، سه نوع مدیریت ویژه قابل تبیین است که بنا به شرایط و مقتضیات از سوی ایشان اعمال میشد:
۱- مدیریت مبارزه
این نوع مدیریت معطوف به انقلابیگری است که حول سه محور ایمان، اتحاد و ایدئولوژی، با رهبری و مدیریت امام در یک پروسه زمانی از آغاز حیات سیاسی او شروع شد. مدیریت بر نفس، اولین مرحلهای بود که امام آن را به عنوان اولین اصل مدیریت انتخاب کرده بودند. در مرحله دوم امام، رهبری و هدایت نیروهای انقلابی را عهده دار شدند. (از ۱۵ خرداد ۴۲ تا ۱۳ آبان ۴۳) وقتی رژیم پهلوی پی به وجود رهبری اثربخش و بیبدیل امام برد تصمیم به تبعید ایشان گرفت با این وجود امام مدیریت و هدایت مردم مبارز را از طرق مختلف ادامه دادند که مهمترین آن، تبیین ایدئولوژی حکومت اسلامی و ولایت فقیه در قالب درسهای حکومت اسلامی به عنوان الگوی جانشین بعد از فروپاشی رژیم طاغوت بود. (از ۱۳ آبان ۴۳ تا یک آبان ۵۶) با اعلام فضای باز سیاسی جهانی و تحولات اجتماعی در ایران که منجر به تشدید مبارزات انقلابیون گردید اما مبارزات را رهبری میکردند. (تا سال ۵۷)
۲- مدیریت بحران
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷، دشمنان داخلی و خارجی از یک سو در جهت خاموش کردن و کاستن شتاب پیشرفت انقلاب، با بهره گیری از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری، با ایجاد ناامنی، آشوب، کودتا، تفرقه افکنی در صف انقلابیون اعم از حاکمان، مردم و گروههای مبارز، تحریم اقتصادی، حمله نظامی، عملیات روانی و… بحران آفرینی نموده و از سویی دیگر اختلاف سلایق و گرایشات جریانهای انقلابی منجر بروز شرایط دفعی فقدان تصمیم گیری گردیده و به شکل گیری بحرانهای تهدیدآمیزی را در پی داشته است؛ امام با هوشمندی و اعتماد به نفس و با استعانت از قدرت بیمنتهای الهی و با پشتیبانی مردم متدین موفق به اداره این بحرانها گردیدند.
۳- مدیریت راهبردی
امام براساس جهان بینی اسلامی به انقلاب مینگریستند و آن را محدود و محصور در مرزهای ایران نمیدانستند و در جهت احیای امت اسلامی (جامعه سازی) و ساختن حکومت الگو وام القری (دولت سازی) برای جهان اسلام و سایر کشورهای آزادیخواه و مستضعف از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. تاسیس نهادهای انقلابی جهت تقویت انتظام، وفاق، امنیت، اقتدار ملی و معنوی، رفاه اقتصادی، رشد علمی و صنعتی و… از یکسو و اصلاح نهادهایی مثل صدا و سیما، دانشگاه، رسانههای گروهی، مطبوعات، ارتش، نیروی انتظامی و… جهت ساماندهی اجتماعی فرهنگی و… از سوی دیگر از جمله چنین اقداماتی است.
مدیریت مبارزه دوران قبل از انقلاب را شامل میشود و دوگونه دیگر به دوران حکومتداری امام بعد از انقلاب اسلامی برمی گردد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، و استقرار نظام جمهوری اسلامی، امام با دو نوع مدیریت بحران و مدیریت راهبردی به حل و فصل مشکلات و چالشها و اداره جامعه اسلامی پرداختند ایشان ریشه مشکلات جوامع را فقدان تهذیب و تزکیه میدانستند و تصریح کردند که اکثر مشکلات جامعه از آخوندهای نامهذب دانشمندان سازنده سلاح مخرب و دانشمندانی است که توسط بیگانگان تطمیع میشوند. دانش و علم دین اخلاق را مضر به حال بشریت میدانستند و تاکید میکردند که اگر علم درخدمت قدرت و امیال (شهرت، شهوت، طمع ورزی و…) قرارگیرد. سقوط وتباهی جامعه را به همراه خواهد داشت. اگر سیاست مداری بر طریق اخلاق نباشد. او چاقوکش ازکار درمی آید. (صحیفه ج ۱۸، ۱۷۵).
تصمیمات امام، ترجمان آیات و روایات و سنت پـیامبر ائمه بوده که پس از نزدیک یک قرن تعلیم و تعلم و تزکیه و تهذیب و فراگیری و تدریس شاخههای مختلف اعم ازفلسفه، عرفان، فقه اصول، اخلاق و… تحقق یافته بود. (عیوضی پیشین) و همه حوزهها برای کسب معرفت دینی نزدیک به هم درتحقق شخصیت جامع امام، موثر و شکل دهنده بودند و سیر مراحل شکل گیری عمل امام مبتنی بر آن بوده است.
دیدگاههای امام درحوزههای مختلف تاثیر داشتند. مثلا تاثیر عرفان در مدیریت امام به این نحو بود که ایشان درقدم اول، بهبود وضعیت مسلمین را یقظه و بیداری میدانستند (صحیفه، ۱۸، ۱۷۵).
نهضت آزادی
امام از همان بدو ورود و تشکیل دولت موقت، اسلام را خط قرمز قرارداده و تصمیم گیریهای خویش را برمبنای آن قرارداده بودند. ایشان پس از اینکه ماهیت لیبرالیستی نهضت آزادی نزد مردم روشن شد. تصریح کردند که عدم آشنایی و اطلاع نهضت آزادی به اسلام و فقه اسلامی موجب گمراهی میشود. از این رو، برخورد با آنان را لازم دانسته و برعدم رسمیت آن تاکید کردند. (گونهشناسی بحرانها، ۴۳).
دولت موقت
شیوه امام دربرخورد با دولت موقت تا افشا شدن ماهیت آن روشی براساس حمایت، تعقیب و مراقبت ضمن نظارت بر آن بود که تذکرات لازم را میداند ولی مهمترین مساله حرکت در راه اسلام اصیل بود که با احدی بر سرآن معامله نمیکردند (همان، ۳۸).
جنگ تحمیلی
حضرت امام (ره) در جنگ تحمیلی، برای مقابله با متجاوزان بعثی، مردم را برای دفاع از سرزمین و کیان اسلامی به عنوان یک تکلیف شرعی بسیج نموده و بیشترین موفقیتهای جنگ ۸ ساله به وسیله مردمی به دست آمد که با اعتقاد به اسلام، به عنوان یک تکلیف شرعی و دینی در پاسخ به صدور جهاد توسط نائب امام زمان (عج) به جبهههای نبرد حق علیه باطل آمده بودند و حتی ارگانهای دولتی را نیز در پیام ۷ مادهای خود، موظف شرعی کردند که از مخالفت بپرهیزند تا دشمنان بهره برداری نکنند. (صحیفه ۱۳، ۲۲۸)
امام با عنایت به اینکه این جنگ را جنگ بین دو کشور ندانستند و یک جنگ عقیدتی خواندندپیامی خطاب به ملت و ارتش عراق نیز صادر کرده و با آنان اتمام حجت کردند. (کمتر از یک ماه، هفت مرتبه ملت و ارتش عراق را به طور مستقیم مورد خطاب قرار دادند) (درودیان، ۱۳۸۰، ۵۸) ایشان برجستهترین هدف اساسی جنگ را دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام ذکر کردند. (صحیفه، ج۲۱، ۹۶) دین محوری و اسلام گرایی امام نه تنها در مرزهای ایران محدود نشده بود بلکه تمام بشریت و ابرقدرتها را نیز به اسلام دعوت کردند. ایشان در نامه تاریخی خود به گورباچف تصریح کردند:
از شما میخواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص کنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهای والاو جهان شمول اسلام است که میتواند وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد. (روزها و رویدادها، ۳۳۷)
امام از همان بدو ورود به ایران وقتی فهمیدند که کمیته استقبال تشکیل شده و میخواهند فرودگاه را فرش کنند و ایشان را با چرخبال به بهشت زهرا ببرند، فرمودند: «مگر میخواهند کوروش را وارد ایران کنند؛ من میخواهم در میان امتم باشم و همراه آنان بروم ولو پایمال شوم.» (رجایی، ۱۱۰)
کودتای نوژه
امام در شب کودتای نوژه مورخه ۱۹/۴/۱۳۵۹، علی رغم اطلاع از آن و اینکه ممکن است محل سکونتش بمباران شود، منزل خود را ترک نکرد و این خبر نه تنها هیچ تاثیری در زندگی روزمرهاش نمیگذاشت بلکه او را در تصمیم بر ادامه راه جدیتر و مستحکمتر میکرد (گونهشناسی بحرانها، ۱۳۸۱، ۱۰۵)
حزب خلق مسلمان
امام در موضع گیری مهم در برابر غائلهای که حزب خلق مسلمان آذربایجان به راه انداخته بود در ۱۸ آذرماه ۱۳۵۸، اعلام کردند: «… ما نمیخواهیم که برادرکشی شود… ما اگر یک روز به مردم بگوییم، خود مردم آذربایجان کار را اصلاح میکنند». (صحیفه، ۱۰، ۲۶۶)
موج ترورهای اوایل انقلاب
او دربرابر موج ترورهای شخصیتهای برجسته نظام از جمله در دیدار با خانواده شهید مفتح فرمودند:
این شهادتها دنباله آن شهادتهایی است که در اسلام از اول تا حالاواقع شده است. مذهب تشیع مذهب شهادت است از اول با شهادت تحقق پیدا کرده است و با شهادت ادامه پیدا کرده. (صحیفه، ج ۱۱، ۳۸۸).
خطاب به آقای سیدرضی شیرازی نیز تصریح کردند: جوانان ما از شهادت در راه هدف که همان اسلام است استقبال میکنند. (صحیفه ج۹، ۸۶)
آن حضرت در پاسخ به موج ترورهای اوایل انقلاب فرمودند: «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم». (صحیفه۷، ۱۸۲) در ۹ آذرماه ۱۳۵۸ در مصاحبه با خبرنگار مجله تایم در خصوص تسخیر لانه جاسوسی فرمودند: «عدم شناخت صحیح شما از مردم ایران موجب اشتباهات بسیاری است. ملت ایران به مناسبت ظلمهایی که از آمریکا دیده است نسبت به آمریکا کینه عجیبی دارد». (صحیفه، ج۱۱، ۱۶۱-۱۵۵) در مقابل محاصره اقتصادی کارتر و دولتش، ایشان فرمودند: «ما ملتی هستیم که به این گرسنگی خوردنها عادت کردیم». (همان، ۹-۳۸) و «این محاصره اقتصادی که خیلی از آن میترسند، من یک هدیهای میدانم برای کشور خودمان». (صحیفه، ۱۴، ۱۱۶-۱۱۴)
تشکیل ارتش بیست میلیونی
آن حضرت در مرحله اول جنگ، با تشکیل ارتش بیست میلیونی (مردمی)، اعتماد خویش به مردم را علنی کردند و مهمترین موضع راهبردی امام در جنگ مقاومت مردمی و همه جانبه بود و هنگام تشدید جنگ، خواستار حضور گسترده مردم شدند و در برابر جنگ شهرها، به دلیل تعهد به مردم مظلوم عراق، مقاومت کرده و از مقابله به مثل پرهیز کردند. (همان، ۷۰)
عرصه سیاست خارجی
امام (ره) در عرصه سیاست خارجی، نگاهی جهانی داشتند و اعتقاد به ارزشهای اسلامی را مبین نوعی احساس مسئولیت نسبت به جامعه جهانی تلقی میکردند. تاکید بر نفی ظلم و ظلم پذیری، نفی سلطه و سلطهگری و نفی سکوت و برخورد انفعالی از مبانی فکری امام بوده و کرارا میفرمودند که: «انقلابمان را به تمام دنیا صادر میکنیم» بر خلاف نظر لیبرالهای دولت موقت که با صراحت اعلام کردند ما قصد صادر کردن انقلابمان را نداریم. (باقری، ۱۳۷۹-۱۸-۱۷)
استراتژی صفاتی امام خمینی در مواجه با بحران
تبلور تعهد در نگرش امام (ره)
تعهد امام به حوزههای سه گانه دین، جامعه و نفس، منجر به شکل گیری یک مثلث اساسی در نگرش امام میشود. ثمره تعهد به دین، تکلیف گرایی است و تعهد به جامعه، نظریه مصلحت را شکل میدهد و تعهد به نفس منجر به آرامش روحی و روانی امام میگردد.
تکلیف گرایی
حضرت امام (ره) با الهام از آموزههای قرآنی که هدف بعثت انبیاء را برقراری عدالت میدانند، سیاست را وسیلهای برای رسیدن به عدل به حساب میآورد. «عهده دار شدن حکومت فی حد ذاته،شان و مقامی نیست بلکه وسیله انجام وظیفه اجرای احکام و برقراری نظام اسلام است». (خمینی (ره) ۱۳۷۹، ۴۴)
در جایی دیگر در یک موضع گیری تاریخی میفرمایند «ما مامور به انجام وظیفه و تکلیفیم نه حصول نتیجه». (کلمات قصار، ۱۳۷۴، ۵۰)
امام (ره) با تاثیر ازنهضت سیدالشهداء (ع) تاکید داشتند: «سیدالشهداء (ع) و اصحاب او آموختند تکلیف را؛ فداکاری در میدان و تبلیغ در خارج میدان». (صحیفه، ۱۷، ۵۹)
او استراتژی مدیریتی خویش را با الهام از تکلیف گرایی قرآن و سیدالشهداء (ع) اتخاذ کرده و توجیه قواعد عرفی «نادرستی مبارزه اقلیت در برابر اکثریت» را به شدت رد میکردند. سیاست مداری از نظر امام یک شغل نبوده بلکه یک وظیفه است. (سادات نقوی، سایت امام خمینی (ره))
آرامش روحی
حضرت امام (ره) با نیروی الهی اعتماد به نفسی که داشتند در موضع گیریهای خویش در برابر بحرانیترین حوادث و شرایط، خونسردی و آرامش خود را چنان حفظ میکردند که در پارهای مواقع اسباب شگفتی میشد.
وقتی خبر شهادت حاج آقا مصطفی (ره) (فرزند ارشد امام که خیلی محبوب امام بودند) به ایشان رسید، امام در پیامی به ملت ایران فرمودند: «این طور قضایا مهم نیست. خیلی پیش میآید. برای همه مردم پیش میآید… یک الطاف خفیهای خدای تبارک و تعالی دارد که ماها علم به آن نداریم…». (صحیفه، ۱، ۲۵۵) ایشان حتی در مراسم تشییع و خاک سپاری هم شرکت نکردند و شب هنگام پس از زیارت حرم مطهر حضرت علی (ع) بر سر مزار فرزندش رفته و با چهرهای باز و آرام نخست برای یکایک عالمان مدفون در آن مقبره، اعلام قرائت فاتحه کردند و در پایان از حاضران خواستند برای مصطفایش طلب مغفرت کنند و در حالی که همه چشمها گریان بود، در پایان بدون کوچکترین آزردگی و گرفتگی از حاضران تشکر و از آنجا بیرون رفتند. (روزها و رویدادها، ۳، ۱۳۷۷، ۴-۱۲۳)
واقع گویی
ایشان بر واقع گویی به مردم تاکید داشتند و بارها به مسئولین، وزرا و… لزوم گزارش دهی و گفتن واقعیات به مردم را جهت رفع ابهامات ضروری میدانستند. (همان، ۱۲۵) امام از انجام کارهایی که به ظاهر کوچک بود که مردم عادی و عوام انجام میدادند دریغ نمیکردند و هیچ وقت ادعا نمیکردند که این کار درشان من نیست. از من کارهای بزرگتر از این برمی آید. ایشان حتی از بسته بندی آجیل برای رزمندگان دریغ نمیکردند. (همان)
مدارا با مردم
امام (ره) همیشه با مردم مدارا میکردند. اگر مرتکب اشتباهاتی میشدند آنان را تذکر میدادند و درصدد جذب بودند: برخورد با بنی صدر، جبهه ملی، نهضت آزادی و… موید این مدعاست. ایشان حتی به بنی صدر پس از عزل از مقام ریاست جمهوری گفتند: شما توبه کن و یک قدم طرف خدا برو و پشت به هوای نفسانی کن، خداوند میپذیرد تو را، آبروی تو را اعاده میکند. (همان، ۳-۴۹۲) ایشان پس از قطع رابطه آمریکا با ایران، آن را طلیعه پیروزی خواندند و به نفع ملت مظلوم در برابر ظالمان آمریکایی خواندند (صحیفه، ۱۲، ۴-۲۳۳) و از آن برای ایجاد یاس و ناامیدی ملت ایران جلوگیری و به نفع وحدت و انسجام ملی بهره بردند. (گونهشناسی بحرانها، ۹۷)
ساده زیستی و دوری از تشریفات
از لحاظ ساده زیستی و دوری از تشریفات، هم خود مرد عمل بودند و هم کارگزاران را به شدت از اخلاق کاخ نشینی برحذر و زیستن همانند مردم عادی و متوسط را توصیه میکردند: «اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خداوند تبارک و تعالی میخواهد در جامعه ما محقق کند مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید». (صحیفه، ج۱۷، ۳۷۵) و اخلاق کریمه برای مسئولان را از جاهای دیگر بیشتر لازم میدانستند.
شایسته سالاری در مناصب حکومتی
امام به شایسته سالاری در مناصب حکومتی تاکید داشتند. فرمان ۸ مادهای خطاب به ستاد پیگیری تخلفات قضایی در ۱۵ دیماه ۱۳۶۱، و انحلال هیئتهای گزینش کشور اعلام کردند که هیئتهای جایگزین متشکل از افراد صالح، متعهد، عاقل، صاحب اخلاق کریمه، فاضل، متوجه به مسائل امور، بدور از تنگ نظری، تندخویی، مسامحه کاری، بدون ملاحظه روابط، به گزینش برای نیروهای مسلح وزارتخانهها، ادارات، موسسات آموزشی و غیرآموزشی اقدام شود. (همان، ۲۰-۲۱۹)
قاطعیت
قاطعیت حضرت امام (ره) چه در عرصه داخلی خطاب به مسئولان و کارگزاران (صحیفه، ج۹، ۲۸۵) برای حل مشکلات و چه به ابرقدرتها از جمله اسراییل، آمریکا (صحیفه، ۵، ۲۵۱ و ۲۹۷) و به دولتها (صحیفه، ۱۲، ۳۳) و به کشورهای تحت ستم (همان، ۱۴۷) ناشی از اعتماد به نفس امام و ضرورت انقلاب درونی انسانها و کشاندن آن به عرصه مقابله با استعمارگران بود.
امام در پیامی به مناسبت شهادت سیدمحمد علی قاضی طباطبایی (ره) فرمودند: «ما باید از کنار این وقایع، با تصمیم و عزم و خونسردی نگذریم و به راه خود که راه جهاد فی سبیل الله است ادامه دهیم.» (صحیفه، ۱۸، ۲۳۰)
دوری از حب نفس
او به تمامی مسئولان برای دوری از حب نفس، به عنوان ریشه تمامی مشکلات، سخنان ایشان در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر (صحیفه، ج۱۲، ۲و۱۴۱) و حتی پیام پس از عزل وی (صحیفه، ج۱۴، ۴۸۲) نیز بر ضرورت دوری از هوای نفس تاکید کردهاند.
(منبع: منشور اخلاقی امام خمینی در مدیریت، ابوالحسن حسینزاده، روزنامه کیهان، ۱۸/۳/۱۳۸۸)