پروردگار توانا زن را مظهر خلاقیت و جمال و زیبایی خویش آفرید و وجود او را مُهمل و بیهوده وانگذاشت، و او را به خلاقیت خود مربی و پرورش دهندهٌ افراد جامعهٌ انسانی قرار داد و روی زمین را از فرزندان و دست پرورده های او پرنمود و علی رغم آنانی که حق انسانی زن را انکار کردند، حضور او را در تمام مراتب تکوینی و تشریعی جهان هستی اثبات نمود و مقام ولایت مطلقه و وحی و الهام و سایر کرامات انسانی را از زن خالی نگذاشت و در آیهٌ مباهله و ابنأ نا. . . و نسأنا… و انفسنا فرمود. گرچه انسان را به طور کلی نماد موجودات قرار داد و در بارهٌ او ولقد کرمنا بنی آدم فرمود، ولی صنف زن را به عنایت مخصوصی گرامی داشت، چنان که در تمام امور، جانب احترام و سبکباری او را رعایت فرمود و او را از کارهای گران و دشوار که سزاوار ظرفیتش نیست، محفوظ داشت و با لطایف و وحی و رقت قلب او را به خود نزدیک ساخت و در قرآن، آیات و سوری را به نام او فرستاد تا حل کنندهٌ مشکلات او باشد و به این وسیله پیوسته از حق او دفاع نمود و حتی به نازلترین حالات طبیعی او توجه داشت و از او دفاع و پشتیبانی به عمل آورد و مصالح او را یک به یک برشمرد و تذکر داد.
رسول اکرم»ص« و امام صادق»ع« فرمودند: زنها در دست شما امانتند، تعبیر به امانت شاید به آن معنا است که همچنان که زنان بی گناه به منزل شما وارد می شوند، باید نظم و تدبیر زندگی شما طوری طرح شود که باعث آلودگی آنان نشود. مشهور است که پیامبر گرامی»ص« در لحظات آخر عمر، سفارش زنها را می نمود و مانعی ندارد که سفارشهای پیامبر شامل جنبهٌ معنوی زنان نیز باشد؛ زیرا تحمل افرادی که خالی از معنویت باشند، مشکل است تا چه رسد به احترام و نوازش آنان. آن حضرت فرمود: لایُلقی اللهُ سبحانَهُ احداً بذنب اعظمُ مِن جهالهِٔ اهلهِ و اولادهِ = خدای سبحان، گناه احدی را بزرگتر از گناه کسی نمی داند که اهل و اولاد خود را جاهل نگهدارد. فرشتهٌ وحی همواره نسبت به زنان سفارش می کرد؛ چنان که پیامبر فرمود: جبرئیل همواره مرا نسبت به زنان سفارش می کرد به آن سان که پنداشتم طلاق زن »اصلاً« جایز نیست مگر از جرم و گناهی آشکار و ثابت شده.
و باز فرمود: اقربکم منی مجلساً یوم القیامهٔ…خیرکم لاهله: نزدیکترین شما به جایگاه من در روز رستاخیز، کسانی اند که با همسرانشان بهتر و »انسانی تر« رفتار کنند. امام علی»ع« فرمود: بهترین زنان شما پنج زن است: آسان گیر، نرمخوی، آماده به خدمت که چون شوهرش بر او خشمگین شود تا او را از خود راضی نسازد، آسایش نداشته باشد، و زنی که در غیاب شوهر حیثیت و آبرو و خانه و شرف او را نگه دارد. از آن حضرت نقل شده که به فرزندشان گفته اند: خارج از امور شخصی زن، کاری در اختیار او نگذار تا طراوتش بیشتر، لطافتش زیادتر و زیبایی اش پایدارتر باشد. زن دستهٌ گل است نه مبارز و قهرمان. امام صادق»ع« فرمود: بیشتر اهل بهشت از طبقهٌ مستضعفین و زنان می باشند که خداوند ضعف آنها را دانست لذا بر آنها رحم آورد. از ابن عباس آمد که پیغمبر فرمود: بهترین زنان بهشت چهارند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران و آسیه همسر فرعون.
کلینی در کتاب کافی باب آرایش و زینت در حدیثی از امام باقر»ع« می گوید گروهی به منزل امام حسین»ع« آمدند و گفتند: ای پسر پیامبر، در خانهٌ شما چیزهایی می بینیم که آن را خوش نداریم؟ امام حسین»ع« فرمود: ما آنگاه که ازدواج کردیم مهریهٌ زنان را به آنان می پردازیم و ایشان با کابین خویش هر چه دوست داشتند، می خرند و ما را در این موضوعها دخالتی نیست. شیخ صدوق حدیث شناس بزرگ و ارزشمند در تبیین و تشریح معیارها و ضوابط در مذهب شیعه مسائل را می شمارد و از آن جمله می گوید: از ویژگیهای شیعهٌ امامیه، یقین در دین باوری، امانتداری نسبت به بدان و نیکان و نیکی به زنان است. بنابر این هر کس مدعی تشیع و گرایش به مبانی عقیدهٌ شیعه است، باید چنین باشد و با زنان روابطی این گونه داشته باشد؛ زیرا علائم مشخصه و اصلی این مذهب، نیکو رفتاری و اکرام زن است.
● جایگاه اجتماعی و سیاسی زن
در اسلام زنان چون مردان در مسائل اجتماعی پایگاه و جایگاهی مناسب دارند و از حرکتهای اجتماعی و فعالیتهای گروهی ممنوع نگردیده اند، بلکه طبق مسلمات قرآنی و حدیثی مسئولیتهای اجتماعی بسیار به طور یکسان متوجه مرد و زن است. البته تکلیف جهاد ابتدایی و جنگ تهاجمی از زنان برداشته شده است. قرآن می فرماید: مردان مومن و زنان مومن برخی بر برخی ولایت »سرپرستی« دارند، به معروف یکدیگر را امر می کنند و از منکر باز می دارند و نماز می گذارند و زکات می دهند و از خدا و پیامبرش فرمان می برند، خدا اینان را رحمت خواهد کرد. »توبه، ۱۷« در این فرمودهٌ خداوند، زنان چون مردان دارای مسئولیتهای بزرگ ولایت اجتماعی می باشند، از این رو به هدایتگری و امر به معروف و بازدارندگی از زشتیها و ناهنجاریها در همهٌ زمینه های سیاسی و فرهنگی و حقوقی می پردازند. با گستردگی مفهوم منکر و معروف در اسلام گسترهٌ دخالتهای اجتماعی زن روشن می شود. بنابر این در همهٌ عرصه هایی که مردان دخالت می کنند، زنان نیز می توانند دخالت کنند مگر موارد استثنایی.
پیامبر»ص« طبق دستور قرآن کریم با زنان مستقلاً بیعت می کند و بر سر اصول و معیارهایی پیمان می بندد و بدین گونه این بدنه از جامعه اسلامی را با مسئولیتهای سیاسی اجتماعی خویش آشنا می سازد. در بارهٌ چگونگی این بیعت گفته اند که پیامبر با زنان، با گفتار و کلام بیعت می کرد و یا اینکه دستور می داد ظرف آبی می آوردند و خود دست در ظرف فرو می برد سپس زنان دست در ظرف می نهادند و بدین گونه پیمان بزرگ رابطهٌ فرد و دولت تحقق می یافت. برخی گفته اند که بیعت با زنان در زمان پیامبر»ص« از روی لباس و پوشش بود. در روز غدیر نیز در روایات آمده است که برای بیعت زنان با امام علی»ع« ظرف آبی آوردند.
زنان در نهضت بزرگ اجتماعی ـ سیاسی هجرت نیز شرکت کردند و مهاجرت آنان چون مردان و بدون هیچ تفاوتی پذیرفته گردید و در وحی شریف، به عنوان پدیده ای اصیل مطرح شد؛ آن هم در دورانی که زنان از اکثر حقوق خویش محروم بودند و حق دخالت در کوچکترین امور اجتماعی را نداشتند. در نهضتهای اجتماعی نیز زنان می توانند مشارکت داشته باشند و جریانها و حرکتهای سالمی برای هدایت جامعه پدید آورند، مانند نهضت عاشورا. جز یکی دو مورد، زنان درهمهٌ مسئولیتهای اجتماعی می توانند شرکت کنند. تنها موضوع امامت است که وضعیت استثنایی دارد. البته صعود به مقام عصمت و ولایت که جوهر اصلی نبوت و امامت است، در شأن زن نیز هست و به عنوان نمونه بانوی بزرگ حضرت فاطمه»س« دارای این مقام است، لیکن رسالت و امامت اجتماعی که با دشواریهای طاقت فرسایی همچون جنگها و. . . همراه است، تکلیفی است که زن از آن معاف شده است.
● زنان برگزیده در قرآن:
قرآن در کنار هر مرد بزرگ از یک زن بزرگ یاد می کند، چنان که همسر آدم و ابراهیم و از مادر موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد کرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته ذکر می کند، از همسر فرعون نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلیدی بود، غفلت نکرده است. گویی قرآن خواسته در داستانهای خود، توازن را حفظ کند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننماید. قرآن کریم در بارهٌ مادر حضرت موسی»ع« می گوید: ما به مادر موسی وحی فرستادیم که کودک را شیر بده و هنگامی که بر جانش بیمناک شدی، او را به دریا بیفکن و نگران مباش که ما او را به سوی تو باز پس خواهیم گردانید. »قصص، ۶«. قرآن کریم، در بارهٌ حضرت مریم، مادر عیسی»ع« به این مضمون می گوید که؛ در محراب عبادت ملائکه با او سخن می گفتند و گفت و شنود می کردند، و از غیب برای او روزی می رسید »آل عمران، ۷۳«. کار وی از لحاظ مقامات معنوی آن قدر بالا گرفته بود که پیغمبر زمانش را پشت سرگذاشته بود و حضرت زکریا»ع« در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بود.
در تاریخ اسلام، زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند و مثلاً کمتر مردی است که به پایهٌ حضرت خدیجه»س« برسد و هیچ مردی ـ سوای پیغمبر و علی ـ به پایهٌ حضرت زهرا»س« نمی رسد. حضرت زهرا بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیأ برتری دارد. پیامبر جلوی پای او برمی خاست و او را ام ابیها می خواند و تجلیلهای بسیاری از او به عمل می آورد. چه کسی است که منکر مقام عصمت و ولایت مطلقهٌ حضرت صدیقه کبرا گردد؟ او دختری در دامانش پروراند که پیشوا و مقتدای زنان گردید و زینب کبرایش نامید که به عقیلهٌ بنی هاشم مشهور بود.
سمیه مادر عمار یاسر از زنانی است که در نخستین روزها به اسلام گروید و با شهامت تمام به شهادت رسید و نخستین زن شهید در اسلام شد.
ام حارث ، نیز علاوه بر نقل حدیث و اخبار از پیامبر، در شجاعت و اسب سواری و دلیری با مردان شجاع و رزمنده برابری می کرد. اُم حارث در جنگ حنین شرکت داشت و خود را سپر بلای پیامبر اسلام قرار داد. ام حکیم به همراه خالد در جنگ مرج الصفر شرکت نمود و در آن نبرد هفت تن از دشمنان را از پای در آورد و سپس به شهادت رسید.
راههای ترقی و تعالی انسان متفاوت است، یکی راه فکر و دیگری راه ذکر است و زنان در راه ذکر و مناجات که راه دل است و راه عاطفه و شور و علاقه و محبت اگر موفق تر از مردها نباشند، همتای مردها هستند. خداوند در راه تهذیب نفس، زنها را مسلح تر از مردها آفریده است، چون ناله و لابه هنر هر کسی نیست. نرمش دل در همه نیست. خداوند عالم را بر محور محبت اداره می کند و بسیاری از آیات قرآن درس محبت می دهد و راه محبت را زن بهتر از مرد می پیماید. احادیث و اشعار عرفانی و نثر و نظم و ادب عرفانی در زن اثر بیشتری دارد تا مرد، همان گونه که تأثیر آیات و سخنان حماسی و احادیث و نثر ادبی در مرد مؤثرتر است. کمالات انسانی در سایهٌ عبادت و اطاعت حق است و اطاعت و عبادت بین زن و مرد مشترک است و راه تکامل نیز قهراً مشترک خواهد بود. در قرآن کریم یک اصل معیار کمال است و همواره سایر کمالات را در پرتو آن اصل می سنجد و آن تقرب به خداست که از آن به عنوان تقوا یاد شده است و تقوا به انسان بینش عارفانه می دهد. زنانی که دارای ذوق عرفانی بوده اند و آن ذوق توسط اسلام شکوفا شده و جملات و کلمات بلند عرفانی گفته و یا اشعاری سر داده اند در تاریخ فراوان هستند از جمله: رابعهٌ شامیه، همسر احمدبن ابی الحواری بود که فضیلت و کرامتش قابل انکار نبود. همسرش می گفت: وقتی سفرهٌ غذا گسترده می شد، رابعه به من می گفت: بخور که این غذا پخته نشده است مگر به تسبیح.
قیصری در شرح فص محمدی از فصوص الحکم محیی الدین می گوید: در حقیقت بین زن و مرد امتیازی نیست و حقیقت زن عین حقیقت مرد است فقط از جهت تعین و تشخص از یکدیگر متمایزند.رابعهٌ عدویه، عارف دیگری است. در تاریخ آورده اند که او بسیار اشک می ریخت، همین که سخن از آتش به میان می آمد، مدهوش می شد و می گفت: ما از استغفارمان باید استغفار کرد.
منبع:www.aftabir.com
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱
جایگاه و ارزش زن در اسلام
پروردگار توانا زن را مظهر خلاقیت و جمال و زیبایی خویش آفرید و وجود او را مُهمل و بیهوده وانگذاشت، و او را به خلاقیت خود مربی و پرورش دهندهٌ افراد جامعهٌ انسانی قرار داد و روی زمین را از فرزندان و دست پرورده های او پرنمود و علی رغم آنانی که حق انسانی زن را انکار کردند، حضور او را در تمام مراتب تکوینی و تشریعی جهان هستی اثبات نمود و مقام ولایت مطلقه و وحی و الهام و سایر کرامات انسانی را از زن خالی نگذاشت و در آیهٌ مباهله و ابنأ نا. . . و نسأنا… و انفسنا فرمود. گرچه انسان را به طور کلی نماد موجودات قرار داد و در بارهٌ او ولقد کرمنا بنی آدم فرمود، ولی صنف زن را به عنایت مخصوصی گرامی داشت، چنان که در تمام امور، جانب احترام و سبکباری او را رعایت فرمود و او را از کارهای گران و دشوار که سزاوار ظرفیتش نیست، محفوظ داشت و با لطایف و وحی و رقت قلب او را به خود نزدیک ساخت و در قرآن، آیات و سوری را به نام او فرستاد تا حل کنندهٌ مشکلات او باشد و به این وسیله پیوسته از حق او دفاع نمود و حتی به نازلترین حالات طبیعی او توجه داشت و از او دفاع و پشتیبانی به عمل آورد و مصالح او را یک به یک برشمرد و تذکر داد.
رسول اکرم»ص« و امام صادق»ع« فرمودند: زنها در دست شما امانتند، تعبیر به امانت شاید به آن معنا است که همچنان که زنان بی گناه به منزل شما وارد می شوند، باید نظم و تدبیر زندگی شما طوری طرح شود که باعث آلودگی آنان نشود. مشهور است که پیامبر گرامی»ص« در لحظات آخر عمر، سفارش زنها را می نمود و مانعی ندارد که سفارشهای پیامبر شامل جنبهٌ معنوی زنان نیز باشد؛ زیرا تحمل افرادی که خالی از معنویت باشند، مشکل است تا چه رسد به احترام و نوازش آنان. آن حضرت فرمود: لایُلقی اللهُ سبحانَهُ احداً بذنب اعظمُ مِن جهالهِٔ اهلهِ و اولادهِ = خدای سبحان، گناه احدی را بزرگتر از گناه کسی نمی داند که اهل و اولاد خود را جاهل نگهدارد. فرشتهٌ وحی همواره نسبت به زنان سفارش می کرد؛ چنان که پیامبر فرمود: جبرئیل همواره مرا نسبت به زنان سفارش می کرد به آن سان که پنداشتم طلاق زن »اصلاً« جایز نیست مگر از جرم و گناهی آشکار و ثابت شده.
و باز فرمود: اقربکم منی مجلساً یوم القیامهٔ…خیرکم لاهله: نزدیکترین شما به جایگاه من در روز رستاخیز، کسانی اند که با همسرانشان بهتر و »انسانی تر« رفتار کنند. امام علی»ع« فرمود: بهترین زنان شما پنج زن است: آسان گیر، نرمخوی، آماده به خدمت که چون شوهرش بر او خشمگین شود تا او را از خود راضی نسازد، آسایش نداشته باشد، و زنی که در غیاب شوهر حیثیت و آبرو و خانه و شرف او را نگه دارد. از آن حضرت نقل شده که به فرزندشان گفته اند: خارج از امور شخصی زن، کاری در اختیار او نگذار تا طراوتش بیشتر، لطافتش زیادتر و زیبایی اش پایدارتر باشد. زن دستهٌ گل است نه مبارز و قهرمان. امام صادق»ع« فرمود: بیشتر اهل بهشت از طبقهٌ مستضعفین و زنان می باشند که خداوند ضعف آنها را دانست لذا بر آنها رحم آورد. از ابن عباس آمد که پیغمبر فرمود: بهترین زنان بهشت چهارند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران و آسیه همسر فرعون.
کلینی در کتاب کافی باب آرایش و زینت در حدیثی از امام باقر»ع« می گوید گروهی به منزل امام حسین»ع« آمدند و گفتند: ای پسر پیامبر، در خانهٌ شما چیزهایی می بینیم که آن را خوش نداریم؟ امام حسین»ع« فرمود: ما آنگاه که ازدواج کردیم مهریهٌ زنان را به آنان می پردازیم و ایشان با کابین خویش هر چه دوست داشتند، می خرند و ما را در این موضوعها دخالتی نیست. شیخ صدوق حدیث شناس بزرگ و ارزشمند در تبیین و تشریح معیارها و ضوابط در مذهب شیعه مسائل را می شمارد و از آن جمله می گوید: از ویژگیهای شیعهٌ امامیه، یقین در دین باوری، امانتداری نسبت به بدان و نیکان و نیکی به زنان است. بنابر این هر کس مدعی تشیع و گرایش به مبانی عقیدهٌ شیعه است، باید چنین باشد و با زنان روابطی این گونه داشته باشد؛ زیرا علائم مشخصه و اصلی این مذهب، نیکو رفتاری و اکرام زن است.
● جایگاه اجتماعی و سیاسی زن
در اسلام زنان چون مردان در مسائل اجتماعی پایگاه و جایگاهی مناسب دارند و از حرکتهای اجتماعی و فعالیتهای گروهی ممنوع نگردیده اند، بلکه طبق مسلمات قرآنی و حدیثی مسئولیتهای اجتماعی بسیار به طور یکسان متوجه مرد و زن است. البته تکلیف جهاد ابتدایی و جنگ تهاجمی از زنان برداشته شده است. قرآن می فرماید: مردان مومن و زنان مومن برخی بر برخی ولایت »سرپرستی« دارند، به معروف یکدیگر را امر می کنند و از منکر باز می دارند و نماز می گذارند و زکات می دهند و از خدا و پیامبرش فرمان می برند، خدا اینان را رحمت خواهد کرد. »توبه، ۱۷« در این فرمودهٌ خداوند، زنان چون مردان دارای مسئولیتهای بزرگ ولایت اجتماعی می باشند، از این رو به هدایتگری و امر به معروف و بازدارندگی از زشتیها و ناهنجاریها در همهٌ زمینه های سیاسی و فرهنگی و حقوقی می پردازند. با گستردگی مفهوم منکر و معروف در اسلام گسترهٌ دخالتهای اجتماعی زن روشن می شود. بنابر این در همهٌ عرصه هایی که مردان دخالت می کنند، زنان نیز می توانند دخالت کنند مگر موارد استثنایی.
پیامبر»ص« طبق دستور قرآن کریم با زنان مستقلاً بیعت می کند و بر سر اصول و معیارهایی پیمان می بندد و بدین گونه این بدنه از جامعه اسلامی را با مسئولیتهای سیاسی اجتماعی خویش آشنا می سازد. در بارهٌ چگونگی این بیعت گفته اند که پیامبر با زنان، با گفتار و کلام بیعت می کرد و یا اینکه دستور می داد ظرف آبی می آوردند و خود دست در ظرف فرو می برد سپس زنان دست در ظرف می نهادند و بدین گونه پیمان بزرگ رابطهٌ فرد و دولت تحقق می یافت. برخی گفته اند که بیعت با زنان در زمان پیامبر»ص« از روی لباس و پوشش بود. در روز غدیر نیز در روایات آمده است که برای بیعت زنان با امام علی»ع« ظرف آبی آوردند.
زنان در نهضت بزرگ اجتماعی ـ سیاسی هجرت نیز شرکت کردند و مهاجرت آنان چون مردان و بدون هیچ تفاوتی پذیرفته گردید و در وحی شریف، به عنوان پدیده ای اصیل مطرح شد؛ آن هم در دورانی که زنان از اکثر حقوق خویش محروم بودند و حق دخالت در کوچکترین امور اجتماعی را نداشتند. در نهضتهای اجتماعی نیز زنان می توانند مشارکت داشته باشند و جریانها و حرکتهای سالمی برای هدایت جامعه پدید آورند، مانند نهضت عاشورا. جز یکی دو مورد، زنان درهمهٌ مسئولیتهای اجتماعی می توانند شرکت کنند. تنها موضوع امامت است که وضعیت استثنایی دارد. البته صعود به مقام عصمت و ولایت که جوهر اصلی نبوت و امامت است، در شأن زن نیز هست و به عنوان نمونه بانوی بزرگ حضرت فاطمه»س« دارای این مقام است، لیکن رسالت و امامت اجتماعی که با دشواریهای طاقت فرسایی همچون جنگها و. . . همراه است، تکلیفی است که زن از آن معاف شده است.
● زنان برگزیده در قرآن:
قرآن در کنار هر مرد بزرگ از یک زن بزرگ یاد می کند، چنان که همسر آدم و ابراهیم و از مادر موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد کرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته ذکر می کند، از همسر فرعون نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلیدی بود، غفلت نکرده است. گویی قرآن خواسته در داستانهای خود، توازن را حفظ کند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننماید. قرآن کریم در بارهٌ مادر حضرت موسی»ع« می گوید: ما به مادر موسی وحی فرستادیم که کودک را شیر بده و هنگامی که بر جانش بیمناک شدی، او را به دریا بیفکن و نگران مباش که ما او را به سوی تو باز پس خواهیم گردانید. »قصص، ۶«. قرآن کریم، در بارهٌ حضرت مریم، مادر عیسی»ع« به این مضمون می گوید که؛ در محراب عبادت ملائکه با او سخن می گفتند و گفت و شنود می کردند، و از غیب برای او روزی می رسید »آل عمران، ۷۳«. کار وی از لحاظ مقامات معنوی آن قدر بالا گرفته بود که پیغمبر زمانش را پشت سرگذاشته بود و حضرت زکریا»ع« در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بود.
در تاریخ اسلام، زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند و مثلاً کمتر مردی است که به پایهٌ حضرت خدیجه»س« برسد و هیچ مردی ـ سوای پیغمبر و علی ـ به پایهٌ حضرت زهرا»س« نمی رسد. حضرت زهرا بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیأ برتری دارد. پیامبر جلوی پای او برمی خاست و او را ام ابیها می خواند و تجلیلهای بسیاری از او به عمل می آورد. چه کسی است که منکر مقام عصمت و ولایت مطلقهٌ حضرت صدیقه کبرا گردد؟ او دختری در دامانش پروراند که پیشوا و مقتدای زنان گردید و زینب کبرایش نامید که به عقیلهٌ بنی هاشم مشهور بود.
سمیه مادر عمار یاسر از زنانی است که در نخستین روزها به اسلام گروید و با شهامت تمام به شهادت رسید و نخستین زن شهید در اسلام شد.
ام حارث ، نیز علاوه بر نقل حدیث و اخبار از پیامبر، در شجاعت و اسب سواری و دلیری با مردان شجاع و رزمنده برابری می کرد. اُم حارث در جنگ حنین شرکت داشت و خود را سپر بلای پیامبر اسلام قرار داد. ام حکیم به همراه خالد در جنگ مرج الصفر شرکت نمود و در آن نبرد هفت تن از دشمنان را از پای در آورد و سپس به شهادت رسید.
راههای ترقی و تعالی انسان متفاوت است، یکی راه فکر و دیگری راه ذکر است و زنان در راه ذکر و مناجات که راه دل است و راه عاطفه و شور و علاقه و محبت اگر موفق تر از مردها نباشند، همتای مردها هستند. خداوند در راه تهذیب نفس، زنها را مسلح تر از مردها آفریده است، چون ناله و لابه هنر هر کسی نیست. نرمش دل در همه نیست. خداوند عالم را بر محور محبت اداره می کند و بسیاری از آیات قرآن درس محبت می دهد و راه محبت را زن بهتر از مرد می پیماید. احادیث و اشعار عرفانی و نثر و نظم و ادب عرفانی در زن اثر بیشتری دارد تا مرد، همان گونه که تأثیر آیات و سخنان حماسی و احادیث و نثر ادبی در مرد مؤثرتر است. کمالات انسانی در سایهٌ عبادت و اطاعت حق است و اطاعت و عبادت بین زن و مرد مشترک است و راه تکامل نیز قهراً مشترک خواهد بود. در قرآن کریم یک اصل معیار کمال است و همواره سایر کمالات را در پرتو آن اصل می سنجد و آن تقرب به خداست که از آن به عنوان تقوا یاد شده است و تقوا به انسان بینش عارفانه می دهد. زنانی که دارای ذوق عرفانی بوده اند و آن ذوق توسط اسلام شکوفا شده و جملات و کلمات بلند عرفانی گفته و یا اشعاری سر داده اند در تاریخ فراوان هستند از جمله: رابعهٌ شامیه، همسر احمدبن ابی الحواری بود که فضیلت و کرامتش قابل انکار نبود. همسرش می گفت: وقتی سفرهٌ غذا گسترده می شد، رابعه به من می گفت: بخور که این غذا پخته نشده است مگر به تسبیح.
قیصری در شرح فص محمدی از فصوص الحکم محیی الدین می گوید: در حقیقت بین زن و مرد امتیازی نیست و حقیقت زن عین حقیقت مرد است فقط از جهت تعین و تشخص از یکدیگر متمایزند.رابعهٌ عدویه، عارف دیگری است. در تاریخ آورده اند که او بسیار اشک می ریخت، همین که سخن از آتش به میان می آمد، مدهوش می شد و می گفت: ما از استغفارمان باید استغفار کرد.
منبع:www.aftabir.com