با نگاهی به سازمانها متوجه میشویم که رویکردها و راه حلهای گذشته دیگر قابلیت و توانایی خود را برای مقابله با چالشهای سازمانی و محیط بیرونی معاصر از دست داده اند. از این رو نیاز به رویکردهای جدید احساس میشود که چابکی از آن جمله است. در این میان اهمیت زنجیره تامین چابک بیشتر نمودپیدا میکند زیرا چنین زنجیره ای میتواند به سرعت و به طور موثری به تغییرات بازار واکنش نشان دهد زنجیرههای تامین چابک نه تنها میتوانند به تغییرات معمول واکنش، دهد بلکه میتوانند به تغییرات دراماتیک مورد نیاز بازار که برای اولین بار احساس میشود نیز واکنش مناسب نشان دهند. بنابراین اعتقاد بر آن است که چابکی، خصیصه مورد نیاز برای فشارهای رقابتی خواهد بود.
بحث زنجیره تامین ازجمله مباحث مطرح درفضای امروزصنعت کشوراست .اما زنجیره تامین هنگامی دریک سازمان صنعتی دارای توان رقابتی خواهد بود که ضمن برخورداری ازاجزاء توانمند ورقابت پذیر،دارای چابکی نیزباشد به این معنا که زنجیره تامین یک شرکت هم ازتامین کنندگان رقابت پذیر که دارای توانمندیهای قابل رقابت درسطح جهانی باشند برخوردار بوده وهم زنجیره دارای مفاهیم چالاکی نیزباشد. (گودرزی و همکاران، ۱۳۸۸) زنجیره تأمین برای بقا در بازارهای پویا و متغیر نیازمند ابزاری است که بتواند با کمک آن بر چالشهای محیطی فائق آید. چنین ابزاری چابکی است. فاکتورهای اصلی موفقیت در زنجیره تأمین چابک، به کارگیری تکنولوژی اطلاعاتی، ادغام فرآیندها، برنامه ریزی متناسب، توسعه مهارت های کارکنان، حساسیت و پاسخگویی به بازار، معرفی محصول جدید، انعطاف پذیری، سرعت تحویل، کاهش هزینه ها، کیفیت محصول و رضایت مشتری است. (تیزرو و همکاران، ۱۳۸۵)
تعریف زنجیره تامین چابک
برای کسب مزیت رقابتی در محیط متغیر کسب و کار، شرکتها باید در راستای کارآمدی عملیات خود با تامین کنندگان و مشتریان همردیف شده و برای کسب سطحی قابل قبولی از چابکی با یکدیگر مشارکت و همکاری کنند. متعاقبا، زنجیرههای تامین چابک طرحهای رقابتی بارزی بوده و به دنبال ارج نهادن به مشتریان و کارکنان هستند. لذا یک زنجیره تامین چابک قادر است تا به طرز شایسته ای به تغییراتی که در محیط کاری روی میدهند، پاسخ دهد. چابکی در زنجیره تامین میتواند به این صورت تعریف شود : توانایی یک زنجیره تامین برای واکنش سریع به تغییرات موجود در بازار و نیازهای مشتریان. (جعفرنژاد و شهائی، ۱۳۸۶)
برای کسب لبه رقابتی در محیط کسب و کار در حال تغییر، شرکتها باید برای کارآمدی عملیات با تأمین کنندگان و مشتریان همردیف شده و برای کسب سطحی از چابکی فراتر از شرکتهای انحصاری با یکدیگر مشارکت کنند. متعاقباً، زنجیره های تامین چابک طرحهای رقابتی بارزی هستند. یک زنجیره تامین چابک به دنبال آن است تا مشتریان و کارکنان را غنی و ارضا کند. لذا، یک زنجیره تامین چابک قادر است تا به صورت مناسبی به تغییراتی که در محیط کاری اش روی می دهند، پاسخ دهد. پس،چابکی در زنجیره ی تامین ممکن است اینگونه تعریف شود: توانایی یک زنجیره تامین برای واکنش سریع به تغییرات موجود در بازار و نیازهای مشتریان. زنجیره تامین چابک را می توان ساختاری با هدف ارضا مشتریان و کارکنان دانست که در آن ، هر سازمانی می تواند استراتژیهای کسب و کار، فرآیندها، ساختار و سیستمهای اطلاعاتی خود را طراحی نماید. دانشمند دیگری نیز می گوید که ساختار زنجیره تامین بوسیله چهار اصل حمایت می شود:کنترل تغییر جامع و عدم اطمینان، ساختارهای مدیریت نوآوری و سازمان مجازی، روابط همکارانه، و فناوریهای انعطاف پذیر و هوشمند. این چهار اصل از طریق یک متدولوژی به هم گره می خورند تا آنها را در یک سیستم هماهنگ و یکپارچه، به قابلیتهای رقابتی استراتژیک منتقل سازد. (شهایی، ۱۳۸۵)
ادغام فرایندها
یکپارچگی در فرایند بدین معناست که زنجیره تامین، هسته ای از شرکاست که به یک شبکه متصل میشوند و با انجام فعالیتهای مشخص، هدف خاصی را به بطور مشترک دنبال میکنند. به عبارتی دیگر ادغام فرایندی به معنای فعالیت همکارانه میان خریداران و تامین کنندگان، طراحی محصولات مشترک و سیستمهای اطلاعاتی مشترک است. در حال حاظر این شکل از همکاری در زنجیره تامین بیشتر از گذشته استیلا و رونق دارد زیرا شرکتها به مدیریت شایستگیهای کلیدی خود توجه داشته و بقیه ی فعالیتها را برون سپاری میکنند. بنابراین در دنیای جدید، اعتماد و اتکای بیشتر به تامین کنندگان و شرکای پیمانی، حتمی و ناگزیر شده و به سبک وسیاق جدیدی از روابط نیاز است. یعنی در یک بنگاه توسعه یافته، هیچ حد و مرزی نمی تواند وجود داشته باشد و شعار اعتماد و التزام لازم است که در سرتاسر آن غالب و نهادینه شود.
حساسیت و پاسخ گویی به بازار
این مورد به عنوان اساس و محور زنجیره تامین، توانایی ادراک، شناخت و پاسخ گویی به نیازهای جاری مشتری و نیز تغییر و عدم اطمینان را شامل میشود. به عبارتی دیگر معنای حساسیت نسبت به بازار این است که زنجیره تامین توانایی شناخت و واکنش به تقاضای واقعی را دارد و در ازای تغییراتی که در بازار روی میدهد، راهکارهایی را از پیش برای مقابله و پاسخ گویی به آنها در اختیار دارد. گفته میشود که اکثر سازمانها پیش بینی گرا هستند(نسبت به تقاضامداری). به عبارتی دیگر، از آنجا که سازمانها مستقیما از بازار تغذیه میشوند، در نتیجه آنها بر پیش بینی فروش یا نقل و انتقالات گذشته اتکا داشته و این پیش بینیها را به موجودی تبدیل میکنند . پیشرفتهای دهه اخیر در زمینه شکل گیری واکنش کارامد به مشتری، و استفاده از فناوری اطلاعات برای اخذ دادههای بموقع که از نقطه فروش یا نقطه مصرف حاصل میگردند، اکنون در حال تغییر توانایی سازمانها برای دریافت صدای بازار و پاسخ مستقیم به آن هستد.
مجازی سازی
این مورد به عنوان زیر بنای زنجیره تامین، توانایی استفاده از فناوری اطلاعات برای تسهیم دادهها میان خریداران و تامین کنندگان و در نتیجه، ایجاد یک زنجیره تامین مجازی موثر را در بر میگیرد. گفتنی است زنجیره تامین مجازی مبتنی بر اطلاعات است نه مبتنی بر موجودی انبار.
شبکه مداری
این راهبرد زنجیره تامین عبارت است از توانایی جذب خریداران و تامین کنندگان برای کار به صورت مشارکتی، و توسعه مشترک محصولات و سیستمهای اطلاعاتی. در این جا مجموعه ای از شرکا به صورت یک شبکه به یکدیگر مرتبط میشوند. اثبات شده است که واحدهای کسب و کار دیگر به صورت هویت منفرد و جداگانه رقابت نمی کنند، بلکه به صورت زنجیرههای تامین به رقابت میپردازند، یعنی آنها عملا برای دستیابی به سطح بالایی از مشتریان، و نیز پوشش محدودیتهای منابع و ظرفیتی خود باید با مشارکت مجموعه ای از شرکا در بازار به رقابت بپردازند.
به جز تحقیقات کریستوفر که گفته شد، افراد دیگری نیز در این زمینه تحقیقاتی انجام داده اند. به عنوان مثال بال، ویلدینگ و گوندری روی تیمهای مجازی برای ایجاد چابکی تاکید کرده اند. یوسف سرحدی و همکارش(۱۹۹۹) یک مدل مفهومی برای طراحی یک سیستم تولیدی چابک ارائه کرده اند که در آن از چهار بعد کلیدی استراتژی، تکنولوژی، افراد و سیستم استفاده شده است.
همکاری زنجیره تامین برای ایجاد زنجیره تامین چابک تاکید میکند. دامینک پوور و امریک سوهال سعی نموده اند عوامل اصلی موفقیت را در زنجیره تامین چابک پیدا نمایندو روی اعتماد سازی درون شبکه همکاری زنجیره تامین برای ایجاد زنجیره تامین چابک تاکید میکند. سوافورد و همکارانش ( ۲۰۰۳ ) بر نقش انعطاف پذیری برای ایجاد زنجیره تامین چابک تاکید مینمایند.
منبع : دکتر محبوبه ناهد، مجموعه پارسمدیر
۵ فروردین ۱۳۹۵
زنجیره تامین چابک
با نگاهی به سازمانها متوجه میشویم که رویکردها و راه حلهای گذشته دیگر قابلیت و توانایی خود را برای مقابله با چالشهای سازمانی و محیط بیرونی معاصر از دست داده اند. از این رو نیاز به رویکردهای جدید احساس میشود که چابکی از آن جمله است. در این میان اهمیت زنجیره تامین چابک بیشتر نمودپیدا میکند زیرا چنین زنجیره ای میتواند به سرعت و به طور موثری به تغییرات بازار واکنش نشان دهد زنجیرههای تامین چابک نه تنها میتوانند به تغییرات معمول واکنش، دهد بلکه میتوانند به تغییرات دراماتیک مورد نیاز بازار که برای اولین بار احساس میشود نیز واکنش مناسب نشان دهند. بنابراین اعتقاد بر آن است که چابکی، خصیصه مورد نیاز برای فشارهای رقابتی خواهد بود.
بحث زنجیره تامین ازجمله مباحث مطرح درفضای امروزصنعت کشوراست .اما زنجیره تامین هنگامی دریک سازمان صنعتی دارای توان رقابتی خواهد بود که ضمن برخورداری ازاجزاء توانمند ورقابت پذیر،دارای چابکی نیزباشد به این معنا که زنجیره تامین یک شرکت هم ازتامین کنندگان رقابت پذیر که دارای توانمندیهای قابل رقابت درسطح جهانی باشند برخوردار بوده وهم زنجیره دارای مفاهیم چالاکی نیزباشد. (گودرزی و همکاران، ۱۳۸۸) زنجیره تأمین برای بقا در بازارهای پویا و متغیر نیازمند ابزاری است که بتواند با کمک آن بر چالشهای محیطی فائق آید. چنین ابزاری چابکی است. فاکتورهای اصلی موفقیت در زنجیره تأمین چابک، به کارگیری تکنولوژی اطلاعاتی، ادغام فرآیندها، برنامه ریزی متناسب، توسعه مهارت های کارکنان، حساسیت و پاسخگویی به بازار، معرفی محصول جدید، انعطاف پذیری، سرعت تحویل، کاهش هزینه ها، کیفیت محصول و رضایت مشتری است. (تیزرو و همکاران، ۱۳۸۵)
تعریف زنجیره تامین چابک
برای کسب مزیت رقابتی در محیط متغیر کسب و کار، شرکتها باید در راستای کارآمدی عملیات خود با تامین کنندگان و مشتریان همردیف شده و برای کسب سطحی قابل قبولی از چابکی با یکدیگر مشارکت و همکاری کنند. متعاقبا، زنجیرههای تامین چابک طرحهای رقابتی بارزی بوده و به دنبال ارج نهادن به مشتریان و کارکنان هستند. لذا یک زنجیره تامین چابک قادر است تا به طرز شایسته ای به تغییراتی که در محیط کاری روی میدهند، پاسخ دهد. چابکی در زنجیره تامین میتواند به این صورت تعریف شود : توانایی یک زنجیره تامین برای واکنش سریع به تغییرات موجود در بازار و نیازهای مشتریان. (جعفرنژاد و شهائی، ۱۳۸۶)
برای کسب لبه رقابتی در محیط کسب و کار در حال تغییر، شرکتها باید برای کارآمدی عملیات با تأمین کنندگان و مشتریان همردیف شده و برای کسب سطحی از چابکی فراتر از شرکتهای انحصاری با یکدیگر مشارکت کنند. متعاقباً، زنجیره های تامین چابک طرحهای رقابتی بارزی هستند. یک زنجیره تامین چابک به دنبال آن است تا مشتریان و کارکنان را غنی و ارضا کند. لذا، یک زنجیره تامین چابک قادر است تا به صورت مناسبی به تغییراتی که در محیط کاری اش روی می دهند، پاسخ دهد. پس،چابکی در زنجیره ی تامین ممکن است اینگونه تعریف شود: توانایی یک زنجیره تامین برای واکنش سریع به تغییرات موجود در بازار و نیازهای مشتریان. زنجیره تامین چابک را می توان ساختاری با هدف ارضا مشتریان و کارکنان دانست که در آن ، هر سازمانی می تواند استراتژیهای کسب و کار، فرآیندها، ساختار و سیستمهای اطلاعاتی خود را طراحی نماید. دانشمند دیگری نیز می گوید که ساختار زنجیره تامین بوسیله چهار اصل حمایت می شود:کنترل تغییر جامع و عدم اطمینان، ساختارهای مدیریت نوآوری و سازمان مجازی، روابط همکارانه، و فناوریهای انعطاف پذیر و هوشمند. این چهار اصل از طریق یک متدولوژی به هم گره می خورند تا آنها را در یک سیستم هماهنگ و یکپارچه، به قابلیتهای رقابتی استراتژیک منتقل سازد. (شهایی، ۱۳۸۵)
ادغام فرایندها
یکپارچگی در فرایند بدین معناست که زنجیره تامین، هسته ای از شرکاست که به یک شبکه متصل میشوند و با انجام فعالیتهای مشخص، هدف خاصی را به بطور مشترک دنبال میکنند. به عبارتی دیگر ادغام فرایندی به معنای فعالیت همکارانه میان خریداران و تامین کنندگان، طراحی محصولات مشترک و سیستمهای اطلاعاتی مشترک است. در حال حاظر این شکل از همکاری در زنجیره تامین بیشتر از گذشته استیلا و رونق دارد زیرا شرکتها به مدیریت شایستگیهای کلیدی خود توجه داشته و بقیه ی فعالیتها را برون سپاری میکنند. بنابراین در دنیای جدید، اعتماد و اتکای بیشتر به تامین کنندگان و شرکای پیمانی، حتمی و ناگزیر شده و به سبک وسیاق جدیدی از روابط نیاز است. یعنی در یک بنگاه توسعه یافته، هیچ حد و مرزی نمی تواند وجود داشته باشد و شعار اعتماد و التزام لازم است که در سرتاسر آن غالب و نهادینه شود.
حساسیت و پاسخ گویی به بازار
این مورد به عنوان اساس و محور زنجیره تامین، توانایی ادراک، شناخت و پاسخ گویی به نیازهای جاری مشتری و نیز تغییر و عدم اطمینان را شامل میشود. به عبارتی دیگر معنای حساسیت نسبت به بازار این است که زنجیره تامین توانایی شناخت و واکنش به تقاضای واقعی را دارد و در ازای تغییراتی که در بازار روی میدهد، راهکارهایی را از پیش برای مقابله و پاسخ گویی به آنها در اختیار دارد. گفته میشود که اکثر سازمانها پیش بینی گرا هستند(نسبت به تقاضامداری). به عبارتی دیگر، از آنجا که سازمانها مستقیما از بازار تغذیه میشوند، در نتیجه آنها بر پیش بینی فروش یا نقل و انتقالات گذشته اتکا داشته و این پیش بینیها را به موجودی تبدیل میکنند . پیشرفتهای دهه اخیر در زمینه شکل گیری واکنش کارامد به مشتری، و استفاده از فناوری اطلاعات برای اخذ دادههای بموقع که از نقطه فروش یا نقطه مصرف حاصل میگردند، اکنون در حال تغییر توانایی سازمانها برای دریافت صدای بازار و پاسخ مستقیم به آن هستد.
مجازی سازی
این مورد به عنوان زیر بنای زنجیره تامین، توانایی استفاده از فناوری اطلاعات برای تسهیم دادهها میان خریداران و تامین کنندگان و در نتیجه، ایجاد یک زنجیره تامین مجازی موثر را در بر میگیرد. گفتنی است زنجیره تامین مجازی مبتنی بر اطلاعات است نه مبتنی بر موجودی انبار.
شبکه مداری
این راهبرد زنجیره تامین عبارت است از توانایی جذب خریداران و تامین کنندگان برای کار به صورت مشارکتی، و توسعه مشترک محصولات و سیستمهای اطلاعاتی. در این جا مجموعه ای از شرکا به صورت یک شبکه به یکدیگر مرتبط میشوند. اثبات شده است که واحدهای کسب و کار دیگر به صورت هویت منفرد و جداگانه رقابت نمی کنند، بلکه به صورت زنجیرههای تامین به رقابت میپردازند، یعنی آنها عملا برای دستیابی به سطح بالایی از مشتریان، و نیز پوشش محدودیتهای منابع و ظرفیتی خود باید با مشارکت مجموعه ای از شرکا در بازار به رقابت بپردازند.
به جز تحقیقات کریستوفر که گفته شد، افراد دیگری نیز در این زمینه تحقیقاتی انجام داده اند. به عنوان مثال بال، ویلدینگ و گوندری روی تیمهای مجازی برای ایجاد چابکی تاکید کرده اند. یوسف سرحدی و همکارش(۱۹۹۹) یک مدل مفهومی برای طراحی یک سیستم تولیدی چابک ارائه کرده اند که در آن از چهار بعد کلیدی استراتژی، تکنولوژی، افراد و سیستم استفاده شده است.
همکاری زنجیره تامین برای ایجاد زنجیره تامین چابک تاکید میکند. دامینک پوور و امریک سوهال سعی نموده اند عوامل اصلی موفقیت را در زنجیره تامین چابک پیدا نمایندو روی اعتماد سازی درون شبکه همکاری زنجیره تامین برای ایجاد زنجیره تامین چابک تاکید میکند. سوافورد و همکارانش ( ۲۰۰۳ ) بر نقش انعطاف پذیری برای ایجاد زنجیره تامین چابک تاکید مینمایند.
منبع : دکتر محبوبه ناهد، مجموعه پارسمدیر